ازدواج ناامن میتواند منجر به گرایش بیشتر زنان به ازدواج با مردان مسن شود. حریرچی میگوید: «دخترانی که به ازدواج با افراد میانسال تمایل دارند، اغلب دختران بالای ۳۰ سال هستند که برای تامین زندگی نمیتوانند به پسران جوان اعتماد کنند.
همچنین خشونت در پسران جوان بسیار بالاست، بنابراین دختران به سمت مردی میروند که رفتار محبتآمیز داشته باشد.» این در حالی است که در سالهای اخیر مدام میزان ازدواج در ایران کاهش یافته و در مقابل طلاق افزایشی بوده است. معضلات خانواده در ایران معضلات متعددی است و اگر در مورد آن چاره اندیشی نشود، مشکلات عدیدهای به وجود میآید.
بیکاری، مسکن، تورم، گرانی، فرار از مسئولیت، تاخیر در ازدواج، افزایش طلاق و... همه و همه دست به دست هم داده تا ازدواج به خود شکل دیگری بگیرد. اگر تا چند سال پیش زنان بیوه یا مطلقه تنها گزینه ازدواجشان مردان سالمند بود؛ اینک شاهد هستیم که دختران جوان هم به مردان میانسال تمایل پیدا کرده و ازدواج با آنها را ترجیح میدهند. انگار گرایشها تفاوت پیدا کرده و دخترانی که روزی از ازدواج با مردان میانسال فرار میکردند؛ اینک آنها را گزینه خوبی میدانند، چرا که این روزها از استحکام زندگی زناشویی خبری نیست و کوچکترین بادی ستون خانهها را میلرزاند. پس چه بهتر انتخاب مردانی که از تمکن مالی بهرهمندند و چون پسران جوان از زیر بار مسئولیت رفتن شانه خالی نمیکنند. این وصف حال و طرز فکر برخی دخترانی است که همسر آینده خود را از میان میانسالان انتخاب میکنند. البته باید تمام ابعاد این ازدواج را بررسی کارشناسانه کرد تا بتوان به صورت موشکافانه به آن پرداخت. مسالهای که در صورت تداوم تاخیر در ازدواج شامل حال جوانانی است که گزینههای ازدواج خود را تغییر میدهند. آن چنان که زنگ خطر ازدواج دیرهنگام از مدتها پیش به صدا درآمده و بارها و بارها جامعهشناسان و روانشناسان نسبت به تبعات آن هشدار دادهاند.
روز گذشته عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد دخترانی که به ازدواج با افراد میانسال تمایل دارند، اغلب دختران بالای 30 سال هستند که برای تامین زندگی نمیتوانند به پسران جوان اعتماد کنند. همچنین خشونت در پسران جوان بسیار بالاست. بنابراین دختران به سمت مردی میروند که رفتار محبتآمیز داشته باشد. حریرچی درباره افزایش ازدواج مردان بالای 60 سال عنوان کرد: در جایی زندگی میکنیم که آدمها بسیار تنها هستند و در واقع برای فرار از این تنهایی کارهای مختلفی انجام میدهند. افراد در جامعه ایران سعی میکنند برای فرار از تنهایی شرایطی را فراهم کنند که این نوع از ازدواجها نیز به همین مساله مربوط است. او با اشاره به اینکه مساله ازدواج مردان بالای 60 سال را میتوان از زاویههای مختلف اجتماعی نگاه کرد، ادامه داد: ازدواج دختران با مردان بالای 60 سال در طبقات مرفه جامعه با توجه به اینکه امکانات در این طبقات بیشتر است و این دختران نیز توقعات مالی و اقتصادی زیادی دارند، راحتتر اتفاق میافتد.
حریرچی اظهار کرد: از طرفی دختران با این مساله روبهرو هستند که اکثر ازدواج همسن و سالهایشان با شکست مواجه میشود، پس ترجیح میدهند ازدواج امنتری داشته باشند. او بیان کرد: اگر امروز قرار باشد دختران با پسران جوان ازدواج کنند باید استقلال مالی داشته باشند یا حتی در مواردی بخشی یا همه مخارج زندگی را تامین کنند که همه این موارد میتواند انگیزهای برای ازدواج با مردهای سن بالا باشد. به گزارش ایلنا، او تاکید کرد: مساله طلاق به ویژه طلاقهای عاطفی یکی از علتهای این موضوع است. وقتی دختران جوان شاهد طلاقهای زیاد یا زندگیهای ناموفق هستند، تمایل بیشتری به این نوع از ازدواجها پیدا میکنند؛ چون از لحاظ مالی تامین خواهند بود و زندگی امنتری دارند و تنها هم نخواهند بود، البته این مساله قبح دارد، اما فرد به جایی میرسد که به نگاه منفی جامعه تن میدهد.
«ازدواج دختران با مردان میانسال پدیده جدیدی نیست و ما در سنتهای جامعه فاصله سنی قابل توجهی را بین زوجها در جوامع کوچک میدیدیم. در واقع این مساله سابقه در تاریخ ما دارد که مدتهاست به تناسب رسیده، ولی اینکه اخیرا دوباره چنین حالتی پیش آمده نیاز به بررسی دارد.» اینها را محمد زاهدیاصل، مددکار اجتماعی میگوید. او با بیان اینکه باید ببینیم این مساله در جامعه نمود دارد یا نه، ادامه میدهد: یکی از عواملی که موجب میشود دختران جوان به ازدواج با میانسالان گرایش پیدا کنند؛ عدم اعتماد به پسران است. از سوی دیگر، شاهد هستیم که بازار ازدواج از رونق افتاده و پسران جرات پا پیش گذاشتن برای ازدواج را ندارند و تجرد را ترجیح میدهند. زاهدیاصل بیان میکند: این در حالی است که سنتهای ما خواهان ازدواج مردان هستند. گرچه در برخی جاها دیده میشود که دختری به خواستگاری میرود، اما همیشه اقدامکننده برای ازدواج مردان هستند.
او توضیح میدهد: از آنجایی که چنین جسارتی در پسران ما به دلیل بیکاری، فراهم نبودن شرایط زندگی، بحران مسکن، گرانی و... کمتر شده همه این عوامل دست به دست هم داده که خواهان خواستگاری کم شود. این مددکار اجتماعی اضافه میکند: وقتی چنین حالتی پیش میآید و شرایط ازدواج محدود میشود تا حدودی گرایشها برای ازدواج تغییر میکند. زاهدیاصل عنوان میکند: از سوی دیگر، مردان میانسالی که به هر دلیلی ازدواج نکرده یا همسرشان فوت کرده است، تمایل به دخترانی دارند که تاکنون ازدواج را تجربه نکرده باشند. این مددکار اجتماعی بیان میکند: دختران هم به مردان میانسال اعتماد بیشتری دارند، چرا که در جامعه شاهد هستند که بیشتر ازدواجهایی که زنان با مردان خود اختلاف سنی زیادی نداشتهاند، در سالهای اولیه زندگی منجر به طلاق شده است. از این رو دختران اعتماد خود را نسبت به پسران از دست داده اند و برای زندگی با دوام تمایل دارند که با مردان میانسال ازدواج کنند. زاهدیاصل اضافه میکند: اصولا با توجه به شرایط موجود دختران به دنبال مردانی هستند که بتوانند تکیهگاه خوبی باشند. پس در این میان مردان میانسال از نظر اقتصادی در وضعیت خوبی به سر میبرند.
منبع: سلامت نیوز
زنان از کدام رفتارهای مردان بدشان می آید و برای آنها آزار دهنده است
مردهایی هستند که از زمین و زمان حرف میزنند و در مورد هر چیز با ربط و بیربطی از شما سوال میکنند و حتی جواب تمام پرسشهای شما را میدهند، درست مثل اینکه با آنها مصاحبه میکنید، اما هیچ سوالی در مورد خودتان نمیکنند و به خوبی نشان میدهند که اصلا اهمیتی نمیدهند شما چه کسی هستید و چه ویژگیها و شخصیت و شرایطی دارید.
ادامهی همان بی اهمیتی که در بالا گفته شد! شما حرف میزنید و فکر میکنید او حواسش کاملا به شماست، اما گرما گرم گفتگویتان، به گوشیاش نگاه میکند و عملا اعلام میکند که اهمیتی به حرفهای شما و حضورتان نمیدهد.
مردهایی که اصلا نمیخندند یا به ندرت میخندند، مثل یک عطسهی کوچولو که ناگهان از دهانشان در برود! این احساس را به شما میدهند که از شما نفرت دارند یا اصلا اهل تفریح و شوخی نیستند، که در هر دو صورت غیر قابل تحملاند!
این سناریو حتی خنده دار هم هست! شما با او حرف میزنید و چشمان او مدام این طرف و آن طرف میچرخد، انگار کسی را پشت سر شما میپاید یا لنز در چشمش جابجا شده و اذیتش میکند! مشکل چیست؟! آیا نمیتواند بیشتر از 30 ثانیه به شما نگاه کند؟! از حرف زدن شما خوشش نمیآید یا اصلا حوصلهتان را ندارد؟!
درست است که این مرد عاشق کارش است، در تمرینات بدنسازیاش پیشرفت فوقالعادهای داشته یا با خاطرات دوران دانشجوییاش زندگی میکند، اما اگر شما هیچ علاقهای به شنیدن این حرفها ندارید چرا او باید بیوقفه در موردشان حرف بزند؟ اگر موضوعی که مطرح میکند مورد علاقهی شما باشد خیلی هم عالیست که دربارهاش گفتگو کنید اما اگر عادت کرده که وقتی پیش شماست همیشه از چیزهایی حرف بزند که فقط برای خودش جالب هستند، احساس ناخوشایندی در شما ایجاد خواهد کرد.
درست است که بدن هر کسی، بوی خاص خودش را دارد و هیچ کس هم کامل و بیعیب نیست، اما بعضی از مردها انگار با بهداشت فردی غریبهاند! حوصلهی دوش گرفتن و مسواک زدن ندارند و فقط میخواهید هر چه زودتر از پیش آنها فرار کنید!
هر چیزی که جای خالی جملهی بالا را پُر کند همیشه دردناک است، چون همهی زنها لزوما باهوش، پولدار یا زیبا نیستند، چون اساسا همه قرار نیست ایده آل باشند. شما به اندازهی خودتان خوب و زیبا و باهوش هستید و هیچ کس حق ندارد شما را با «همهی زنهای دیگر» مقایسه کند.
اصلا معلوم است شما چرا در این جمع حضور دارید؟! این مرد با دوستانش سرگرم است و بود و نبود شما برایش فرقی نمیکند.
مردی که در مورد نامزد سابقش اینچنین حرف میزند، احتمال اینکه پشت سر شما، شما را هم چنین بنامد زیاد است. انگار نشان میدهد که در نظر او تمام زنها احمق هستند! این مرد احتمالا فکر میکند با این حرفش شما را خوشحال میکند و یا با او همنظر هستید!
هیچ کس کامل نیست، اما همه میتوانند متناسب با سن و اندام و شرایط خود بهترین نوع پوشش را انتخاب کنند. پوشش و تیپی که هم ارزش خودشان را نشان بدهد و هم به فرد مقابل احترام بگذارند. شلخته و بیربط لباس پوشیدن یعنی ارزش قائل نشدن برای شما. مردی که بلد نباشد چطور لباسهایش را ست کند، خوشایند یک زن نمیتواند باشد.
نیازی به توضیح ندارد، اینجور مردها نه تنها نمیتوانند از هیچ جهتی توجه یک زن را جلب کنند، بلکه هر زنی را از خود میرانند.
12. مردهایی که ظاهرا هنر و توانایی هیچ زنی را قبول ندارند
مردی که در زمینههای علمی، هنری، ادبی و ... فقط و فقط طرفدار مردهاست و در نظر او هیچ زنی در این زمینهها نمیتواند خودی نشان بدهد، یک زن ستیز است که شما نمیتوانید از او انتظار داشته باشید توانمندی یا هنرتان را قدر بداند و به آن بها بدهد.
منبع: برترینها