ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

چگونه زنان میل جنسیشان را از دست می دهند ؟

چگونه زنان میل جنسیشان را از دست می دهند ؟

در بسیاری از زنان کاهش هورمون، استرس های شغلی، مشکلات بین فردی با همسر، یائسگی و سایر مسائل باعث از بین رفتن میل جنسی می شود.

زندگی بدون تمایل جنسی!

از دست رفتن میل جنسی یکی از شایع ترین اختلالات آمیزشی است که زنان زیادی را در سنین مختلف درگیر می کند. برخلاف مردان که عدم توانایی نعوظ شایع ترین مشکل جنسی آنها می باشد، در مورد زنان ترکیبی از مسائل فیزیکی و روحی باعث ایجاد اختلال در میل جنسی می شود و این چیزی است که به راحتی با تجویز یک دارو، درمان پذیر نخواهد بود. اما امروزه به کمک درمان های مختلف ، امکان بازگشت این غریزه به حالت طبیعی را تا حدودی امکان پذیر کرده اند.

از دست دادن میل جنسی چیست؟

برخلاف تصور عامه، متخصصان معتقدند که آمیزش جنسی متوالی تاثیری بر میل جنسی و یا خشنودی از آن ندارد.

بعضی ها معتقدند که میل جنسی چیزی فراتر از مشکل مربوط به کاهش این میل است. انگیزش جنسی یک مولفه بیولوژیکی از امیال است که بازتاب آن به صورت میل جنسی خود انگیز شامل تفکر جنسی، تخیل شهوت زا و رویا بروز می کند.

در واقع نتیجه سیگنال بدن چیزی مشابه کردار جنسی است. میل و انگیزش جنسی به طور طبیعی با افزایش سن کاهش می یابد. اما میل جنسی ترکیبی از فاکتورهای روانی و بین فردی را نیز در بر می گیرد که در مجموع باعث آمادگی برای انجام آمیزش است.

بالاتر و فراتر از شهوت چیزی مشابه صمیمیت در روابط باعث ایجاد آمادگی برای آمیزش جنسی می شود.

به عنوان مثال اگر شما از همسر خود ناراحت باشید ، ممکن است در آن برهه زمانی دچار شهوت شوید ولی حاضر نخواهید بود به همسر خود نزدیک شوید. بنابراین تمامی جنبه های موثر در میل جنسی باید مورد آزمایش قرار گیرد تا دلیل اصلی مشکل مشخص شود. شایع ترین عوامل از دست رفتن میل جنسی در زنان عبارتند از:

1- مشکلات روابط بین فردی: مسائل عملکردی همسر، عدم رضایت روحی در روابط، تولد فرزند و تبدیل شدن به پرستار کودک باعث کاهش میل جنسی می شود.

2-تاثیرات اجتماعی فرهنگی: استرس های شغلی، فشار همگنان و تصاویر رسانه ای از جنسیت می تواند به طور منفی میل جنسی را تحت تاثیر قرار دهد.

3-کاهش تستسترون: هورمون تستسترون میل جنسی مردان و زنان را تحت تاثیر قرار می دهد. سطح تستسترون در دهه 20 زندگی زنان در اوج مقدار خود می باشد و سپس به موازات افزایش سن مقدار آن نیز به طور متوالی کاهش خواهد یافت تا دوران یائسگی شروع شود، هر چند که دوران یائسگی نیز پایان میل جنسی در همه زنان نیست.

4-مشکلات بالینی: بیماری های روحی مثل افسردگی یا اختلالات تیروئیدی، اندرومتروز و یا فیبرویدز میل جنسی زنان را تحت تاثیر قرار می دهد.

5-داروها: بعضی داروها مثل داروهای ضد افسردگی خاص، داروهای کاهنده فشار خون و داروهای ضد بارداری خوراکی باعث کاهش میل جنسی می شود.

6-سن: سطح خون حاوی آندروژن به موازات افزایش سن مدام در حال کاهش خواهد بود.

درمان

بدلیل اینکه این اختلال حاصل ترکیبی از مسائل فیزیکی و روحی است، لذا ترکیبی از درمان ها برای رفع این اختلال لازم است.

1- مشاوره فردی/ درمان جنسی: درمان جنسی برای افراد و زوجین بسیار موثر است. عدم میل جنسی معمولا هر دو طرف را تحت تاثیر قرار می دهد و لذا مشاوره هر دو می تواند بسیار موثر و مفید واقع شود.

2-تعویض داروها و یا تغییر در میزان مصرف: اگر دلیل اصلی اختلال داروها باشد، تغییر در نوع دارو  و استفاده از درمانهای جایگزین توصیه می شود. به عنوان مثال اگر داروهای ضد بارداری خوراکی باعث کاهش سطح تستسترون شده می توان از روش های دیگر ضد بارداری که غیر هورمونی است استفاده کرد.

3-توجه به مشکلات بالینی: درمان امراض خاص مثل فیبروئید به کمک جراحی می تواند مفید باشد.

4-استروژن های واژنی: در زنان یائسه، خشکی واژن که دلیل اصلی عدم رضایت از آمیزش است به کمک کرم استروژن واژنی قابل درمان است.

5-درمان تستسترون: با اینکه هورمون یا داروی خاصی برای درمان مشکلات جنسی وجود ندارد، اما بعضی متخصصان زنان و زایمان استفاده از این هورمون را برای افزایش سطح آن به حد طبیعی پیشنهاد می کنند.

منبع : سایت ایرانیان شاد

گرداوری شده توسط پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

 

چرا خانمها عملیات جنسی را متوقف می سازند ؟

چرا خانمها عملیات جنسی را متوقف می سازند ؟
 

تصورات کلیشه ای متعددی وجود دارد و حاکی از این مطلب است که وقتی دو نفر در یک رابطه دو جانبه ی تعهد آور قرار دارند و پس از گذشت مدت زمانی دیگر با هم ارتباط جنسی برقرار نمی کنند، تنها کسی که پایان این رابطه را طلب می کند بدون شک خانم است. در یک چنین حالتی خانم ترجیح می دهد کتاب بخواند، به موهایش رسیدگی کند، لباس ها به خشکشویی ببرد و خلاصه هر کاری که ممکن است انجام دهد، فقط ارتباط صمیمانه فیزیکی با همسر مهربان و دوست داشتنی خود برقرار نکند. البته او همیشه اینگونه نبوده؛ به هر حال زمان هایی وجود داشته که ارتباط آنها پر شور و حرارات بوده و هر دو نفر برای هم از جذابیت بالایی برخوردار بوده اند؛ اما در حال حاضر باید با تاسف زیاد گفت که آن عشق و شور و حرارات اولیه از بین رفته و خبری از آن نیست.


روانپزشکان بر این باور هستند که از میان ۲۰ میلیون زوجی که رابطه زناشویی خود را به تازگی آغاز کرده اند و کمتر از ۱۰ مرتبه در سال با هم ارتباط جنسی برقرار می کنند تقریباً نیمی از آنها به دلیل تصمیم جنس مونث یک چنین رابطه ای را تجربه می کنند. البته اخیراً کتابی با عنوان "شوهرم دیگر رابطه جنسی نمی خواهد" (هنگامیکه آقایون از ادامه برقراری رابطه جنسی سرباز می زنند و اینکه خانم ها چه عکس العملی انجام می دهند) در حال چاپ و انتشار می باشد. این کتاب از طریق انتشارات هارپر ویلیامز و ویلیام مارو در ژانویه سال ۲۰۰۸ به نشر انبوه خواهد رسید. ما مطمئنیم که میلیون ها نفر به این کتاب علاقمند خواهند شد و همچنین این کتاب می تواند کمک بزرگی به آنها باشد به ویژه زمانیکه جنس مذکر تصمیم به متوقف ساختن ارتباط جنسی میگیرد.


زمانی که ما مشغول تحقیق و بررسی پیرامون این کتاب بودیم با مردهای بسیار زیادی برخورد می کردیم که در زندگی های مشترکی قرار داشتند که هیچ گونه ارتباط جنسی با همسران خود برقرار نمی کردند، اما درصد بسیار زیادی از این افراد اظهار می داشتند که این همسرانشان هستند که از برقراری رابطه جنسی امتناع می ورزند نه خود آنها. این مردها گیج می شدند، از نظر عاطفی و روحی آسیب می دیدند و از اینکه شریک زندگیشان تمایلی به آنها ندارد، احساس ناخوشایندی پیدا می کردند. برخی از آنها حتی دلیل یک چنین مسئله ای را نیز نمی دانستند و از ما سوال می کردند که چرا یک چنین اتفاقی در زندگی شان روی داده و برای بازگرداندن شور و حرارات و عشق و علاقه اولیه به زندگی خود چه کاری می توانند انجام دهند. بسیاری از آقایون هم برای ما نامه نوشته و از ما درخواست می کردند که این قضیه را از نقطه نظر خانم ها بررسی کنیم. ما هم برآن شدیم تا تحقیقات جدید خود را در این مورد که چرا خانم ها ناگهان از ادامه برقراری رابطه جنسی صرفنظر می کنند، شروع کنیم.


در هر صورت باید توجه داشت که پاسخ به این پرسش امر ساده ای نیست. عدم تمایل به شریک زندگی معمولاً مقوله ای است که به دلیل مسائل مختلف ایجاد می شود و امروزه جزء یکی از حادترین مشکلات مربوط به روابط جنسی میان همسران قلمداد میشود. از نظر پزشکی به این بیماری "اختلال عدم تمایل جنسی" (HSDD) اطلاق میشود. انجمن روانشناسی امریکا آن را به عنوان " غیاب یا کمبود تمایلات و افکار جنسی کافی برای برقراری یک رابطه جنسی می داند که منجر به ایجاد استرس ها و اضطراب های درونی و بیرونی در فرد شده و دلیل آن هم به خاطر مصرف الکل یا دارو و یا مواد مخدر نیست."
البته باید توجه داشت که اگر فردی در یک رابطه طولانی مدت شهوت بالایی از خود نشان نمی دهد و این امر هیچ گونه ناخوشی را برای هیچ یک از آنها ایجاد نکند، نمیتوان نام بیمار بر او گذاشت و او را دچار اختلال HSDD دانست. در این قسمت نکته ای کاملاً بدیهی اما در عین حال مهم وجود دارد. اگر دو نفر با علاقه ی زیاد با هم ازدواج کنند، و پس از مدتی رابطه جنسی برای هر دوی آنها از اهمیت بالایی برخوردار نباشد (و اصلاً رابطه به دلیل یک چنین مسئله ای ایجاد نشده باشد) آنها در زندگی خود به مشکلی برخورد نخواهند کرد چرا که هیچ یک از این دو نفر هیچ گونه استرس بیرونی و یا درونی را متحمل نشده و بر شخص مقابل نیز متحمل نمی کنند


اما متاسفانه همیشه اوضاع به همین آرامی و ملایمت پیش نمی رود. در بیشتر موارد یکی از طرفین تمایل شدیدی به برقراری این رابطه از خود نشان می دهد و طرف دیگر هیچ گونه میلی به انجام این کار ندارد. چرا؟ چه نوع اختلاف های جنسی ممکن است در یک چنین شرایطی وجود داشته باشد که یک نفر منزجر شده و دیگر تمایل پیدا میکند؟
در این قسمت قصد داریم تا مروری بر روی چند پاسخ ابتدایی که روانپزشکان در این مقوله مطرح کرده اند، داشته باشیم.


زمانی که با خانم ها صحبت می کنیم تعداد بسیار زیادی از آنها در پاسخ به پرسش ما می گویند که خودشان هم نمی دانند. آنها گیج می شوند و آرزو می کنند که ای کاش شهوت و حس علاقه ی خود را مجدداً باز یابند. برخی دیگر قدری ریزتر شده و مسائلی نظیر نزدیکی دردآور، عصبانیت و افسردگی را از جمله دلایل خود برای عدم علاقه به این ارتباط ذکر می کنند. برخی دیگر هم اظهار می دارند که می خواهند به طور قطع مطمئن باشند که باردار نمی شوند.
اجازه دهید با مثالی این مطلب را بهتر توجیه کنیم: احساس درد در حین برقراری رابطه جنسی برای یک خانم به بدی احساس عدم توانایی در نعوذ برای یک مرد می باشد. اکثر خانم ها خجالت می کشند که در این مورد با همسران خود صحبت کنند و در عوض ترجیح می دهند که در سکوت رنج کشیده و از برقرای رابطه جنسی امتناع ورزند. به هر حال اگر رابطه جنسی با درد شدید همراه باشد، آنوقت چه کسی دوست دارد یک چنین رابطه ی دردآوری را تجربه کند؟ همچنین این امر عواقب متعدد روانی و جسمانی را نیز با خود به همراه خواهد داشت. درمان برخی افراد بسیار ساده بوده و تنها با تجویز مصرف دز پایینی هورمون های مخصوص قابل درمان می باشد. درمان برخی دیگر قدری دشوار بوده اما هنوز هم می توان به بهبود آنها امیدوار بود.


افسردگی نیز یکی دیگر از دلایل عمده تحلیل شهوت جنسی در خانم ها به شمار میرود و باید اظهار داشت که بسیاری از قرص های ضد افسردگی نیز می توانند به عنوان دلیل کاهش میل جنسی در خانم ها به شمار روند. داروهایی که به نوعی بازدارنده جذب مجدد سروتین هستند، نه تنها تمایل جنسی را کاهش می دهند بلکه می توانند توانایی حس عشق ورزی و رابطه رمانتیک را نیز به طور موقتی از فرد بگیرند.


برخی خانم ها نیز به دلیل عصبانیت هیچ گونه تمایلی به برقراری رابطه جنسی با همسران خود ندارند. آنها تصور می کنند که آقایون باید بیشتر در کارهای خانه به آنها کمک کنند و بیشتر با بچه ها باشند. گاهی اوقات هم مشکوک می شوند که شاید همسرشان معشوقه دارد و یا متوجه می شوند که چند سال قبل معشوقه داشته و این امر آنقدر برایشان گران تمام می شود که بیش از اندازه از نظر روحی آسیب میبینند و به هیچ وجه نمی توانند همسر خود را ببخشند. برخی از خانم ها هم میگویند که همسرشان اضافه وزن پیدا کرده و دیگر نمی تواند مانند گذشته آنها را تحریک کند. عده ی دیگری هم اظهار می دارند که تماشای تلویزیون یا بازی های ورزشی برای شوهرانشان از صحبت کردن با آنها مهم تر است و خانم هم دیگر نمیتواند یک چنین شرایطی را تحمل کند. همه این ناراحتی ها روی هم جمع شده و سبب میشود که احساس نزدیکی که خانم نسبت به همسر خود دارد از بین برود. بعد خانم به عنوان نوعی مجازات از برقراری رابطه جنسی خودداری می کند و به جای هر کار نادرستی که آقا انجام می دهد، خانم مجازات های جنسی را شدید تر می کند.
بعضی از خانم ها هم به طور کلی خسته می شوند، آنها فقط در صورتی می خواهند رابطه جنسی داشته باشند که این رابطه واقعاً ارزشش را داشته باشد در غیر اینصورت هیچ دلیلی برای برقراری چنین رابطه ای احساس نمی کنند.