تاثیر خواب
برعملکرد جنسی،نقش خواب در رابطه زناشویی،خوب خوابیدن و رابطه جنسیف آیا در خلال
خواب می توان توان جنسی از دست رفته افراد را بازگردانید؟
در این مقاله سعی شده تا با نگاهی کوتاه خصوصا" به مقوله خواب و مراحلی که در آن
اتفاق می افتد .ارتباطی بین تغییرات فیزیکی همگام با خواب و اینکه آیا اصولا"
میتوان کیفیت عملکرد جنسی افراد را در این زمان بهبود بخشید مطالعه شده است .
در
ابتدا لازم است یک تعریف کلی از خواب داشته باشیم و سپس به تشریع عملکرد قانون
تعادل خواهیم پرداخت .
خواب نوعی رفتار است .این عبارت ممکن است اندکی شبهه انگیز باشد چرا که معمولا"
خواب را با بی حرکتی وسکون یکسان می دانیم .باید بدانیم که در خواب هم ، فعالیت
هایی از فرد سر میزند ، اما صرفنظر از حرکات سریع چشم که با یکی از مراحل خواب
همراه است معمولا" خواب را به واسطه یک حرکت باز نمی شناسیم بلکه بیشتر تمایل داریم
که از خواب به عنوان حالتی ازهوشیاری یاد کنیم تا نوعی رفتار . البته
تغییردرهوشیاری انکار ناپذیر است، اما این موضوع نباید مانع از آن شود که تغییرات
رفتاری را مورد غفلت قرار دهیم. ( نیل ، آرکارلسون )
همانطور که می دانیم تناوب خواب وبیداری که در تمام مدت عمر ادامه دارد نمونه ای از
ریتمهای شبانه روزی است که با ساعت درونی مغز تنظیم می شود وعوامل درونی ومحیطی می
توانند تاحدی در آن اثر بگذارند .جالب است بدانیم که حالات مختلف هوشیاری توسط
منحنی الکتریکی مغز در طول بیداری براساس 2الگوی اصلی آلفا وبتا که بترتیب در حالت
استراحت وبرانگیختگی فکر ثبت می شوند نشان داده شده اند فعالیت آلفا شامل امواج
منظم با بسامد متوسط 12-8 هرتز است .این الگوی فعالیت زمانی دیده می شود که مغز در
حالت استراحت بسر میبرد، نه در برانگیختگی با تهیج ، می توان گفت که این امواج
غالبا"درشرایطی که چشم ها بسته هستند ،به وقوع می پیوندند.
الگوی امواج مغزی فعالیت بتا به هنگام بیداری ،متضمن امواج نا منظم وکم دامنه ای در
حدود30-13هرتز است. این الگوهنگامی بروز میکند که فرد در هوشیاری کامل نسبت به
اطراف بسر می برد.
احساس خواب آلودگی یعنی مرحله 1- خواب ( در واقع مرحله انتقال از بیداری به خواب می
باشد ) .
حدود 10 دقیقه بعد مرحله 2 خواب شروع می شود در حدود 15 دقیقه بعد ،وارد مرحله
3خواب می شویم که در واقع مرز مشخصی بین مرحله 3ومرحله 4 وجود ندارد ومعمولا" به
دلیل وجودامواج دلتااز این مرحله با عنوان non-REM یا Slow –wave sleep یا خواب با
امواج آهسته یاد می کنند. . بنا به دلایلی مرحله 4خواب عمیقترین مرحله خواب است
میشناسیم. و خوابREM با هوشیاری ودقت همراه است که کاملا" متمایز از ویژگیهای مراحل
قبلی است ومعمولا" از آن تحت عنوان خواب
REM (Rapid Eye Movements( (حرکات سریع چشم) یاد می کنند .به این مرحله خواب متناقض
نیز می گویند، چرا که درخلال آن امواج EEG مربوط به بیداری دیده می شود بقیه خواب
آزمودنی در هنگام شب ، بین دوره های خواب REM وموج آهسته در نوسان است هر چرخه خواب
نزدیک به 90 دقیقه به طول می انجامد که 20تا 30 دقیقه آن به خواب REM اختصاص دارد
لذا درطی 8 ساعت خواب ، چهاریا پنج بار خواب REM تکرار خواهد شد . چرخه های منظم 90
دقیقه خواب REM بیانگر آن است که یک مکانیسم مغزی در پدیدآیی خواب REM وخواب با موج
آهسته دخالت دارد. معمولا" پیش از خواب REM باید یک دوره خواب با امواج آهسته طی
شود علاوه بر این بنظر می رسد که پس از هر دوره خواب REM یک مرحله نافرمانی وجود
دارد که در خلال آن خواب REM نمی تواند مجددا" به وقوع بپیوندد. در حقیقت ، ظاهرا"
ماهیت چرخشی خواب REM تحت کنترل نوعی (ساعت)مغزی است که چرخه فعالیت روزانه را نیز
کنترل می کند . مطالعات بعدی پی به وجود چرخه های 90دقیقه ای استراحت وفعالیت بردند
،فعالیت هایی از جمله : خوردن ، نوشیدن ، سیگار کشیدن ،ضربان قلب ،مقدار مصرف
اکسیژن ، انقباض های معدی ،تولید ادرار ، ومبادرت ورزیدن به تکالیفی که نیاز به
توانایی تمرکز وتوجه دارند . این پدیده را چرخه استراحت به فعالیت پایه نیز می
گویند .
REM چندین ویژگی مهم دارد:
1-معمولا" همراه با رویا دیدن فعال ونیز حرکات بدنی فعال می باشد.
2-بیدار کردن شخص با محرک ها ی حسی بسیار دشوارتراز بیدارکردن وی از خواب با امواج
آهسته است ،با وجود این افراد معمولا" به طور خود بخود هنگام صبح در حین یک دوره
خواب REM از خواب بیدار می شوندکه این وضعیت غالبا" با نعوظ همراه است .
3- توان عضلانی سراسر بدن فوق ا لعاده کاهش می یابد که نشان دهنده مهار پر قدرت از
جانب نواحی کنترل عضلانی نخاع می باشد.
4-ضربان قلب وتنفس معمولا" نامنظم می شوند که این ویژگی حالت رویا دیدن است .
5-علیرغم مهار بیش از حد عضلات محیطی، حرکات عضلانی نا منظمی انجام می شوند وحرکات
سریع چشم ها نیز در این مرحله رخ می دهد . همینطور آلت تناسلی در مردان سفت گردید
وبرترشحات واژینال در زنان افزوده می گردد
6-مغز در خواب REM فوق العاده فعال است ومتابولیسم کل مغز ممکن است تا 20درصد
افزایش پیدا کند الکترو انسفالوگرام، الگویی از امواج مغزی مشابه حالات بیداری
رانشان می دهد. این نوع خواب ،خواب متننا فض نیز نامیده می شود ، چراکه این مسئله
که شخص می تواند با وجود فعالیت قابل توجه در مغز همچنان در خواب باشد یک تناقض
است.(گایتون /هال ) همچنین درخلال REM بدن از کار می افتد ; نرون های حرکتی جمجمه ا
ی ونخاعی بشدت باز داری می شوند ( به استثنای نرون هایی که حرکات تنفسی وچشم را
کنترل می کنند ) در عین حال مغز بسیار فعال است بر سرعت جریان خون ومقدار مصرف
اکسیژن مغزی افزوده می شود وآلت تناسلی مرد اندکی بزرگ می شود واین مطلب اخیر همان
نکته ایست که اهمیت مطرح نمودن خواب وریتمهای درونی بدن را مورد توجه قرار داده است
چرا که دانستن اینکه کی وچگونه میتوان نعوظ را در مردان واز طریق طبیعی ایجادویا
حفظ نمود می تواند در بعضی مواقع جنبه های کارکردی مهم در رابطه با افرادی که دچار
کاهش عملکرد نعوظی هستند داشته باشد برای بهتر دانستن این مطلب شاید بهتر باشد
قانون تعاددل رابهتر بشناسیم
قانون تعادل:
دستگاه عصبی بدن ، همیشه بین اندازه معینی از نسبت دو ماده شیمیایی
((آدرنالین )) و(( استیل کولین )) عمل می کنند این مواد شیمیایی به انتقال اطلاعات
بین سلول ها کمک می کنند وبه ((انتقال دهنده اعصاب )) معروف هستند .
در یک واکنش حسی ناراحتی که دستگاه عصبی خودکارمسلط است ، مقدار آدرنالین بیشتری
نسبت به استیل کولین آزاد می شود وبالعکس ،در واکنش عصبی مربوط به رخوت ، دستگاه
عصبی پاراسمپاتیک مسلط است .بنابر این : استیل کولین بیشتری از آدرنالین ترشح می
شود.
این وضعیت دو حالت دارد، یا بالاست یا پایین.
دستگاه عصبی پاراسمپاتیک ، عصب وتحریکات هورمونی را برای عمل نعوظ همراهی میکند.
دستگاه عصبی خودکار، عصب وتحریکات هورمنی مناسب برای خروج منی ،در اثر انزال را ،
به پیش می برد .درست بعد از انزال ، نعوظ به سرعت به دلیل نفوذ عصب سمپاتیک از بین
می رود.
مسئله ای که باید یدانیم این است که هر دو سیستم در آن واحد نمی توانند فعال باشند
.در حقیقت اگر دستگاه عصبی خودکار، طولانیتر از آنچه که باید، تحت فعالیت باشد ،
نمی توان نعوظ خوبی داشت . چون اعصاب وهورمونها در جهت مخالف هم عمل می کنند
واین به معنای عدم نعوظ است .در مورد اکثر مردان دستگاه عصبی پاراسمپاتیک ، در غروب
فعال است ودر نتیجه ،باعث خواب آلودگی ونعوظ می شود ضمنا"در طول شب هم ممکن است
بادیدن رویا نعوظ اتفاق بیافتد. خواب تحت کنترل شدید
عصب پاراسمپاتیک است وهمین علت نعوظ های معمولا"طولانی مقاوم راروشن می کند. می
توان گفت دلیل وجود این نعوظ های شبانه ،تامین خون (ودر نتیجه اکسیژن ) به سلولهایی
است که درحقیقت عمل نعوظ را انجام می دهند .به دلیل عمل تحریکات دستگاه عصبی
خودکاردر طول روز که این منجر به نبود نعوظ در زمان بیداری می شود، ممکن است در اثر
نرسیدن اکسیژن ،سلولها صدمه ببینند.به عبارت دیگرجریان خون در شب به دلیل نعوظ
شبانه می تواند اثر نرسیدن اکسیژن در طول روز را خنثی کند وکارکردن سیستم نعوظ
وسلامت آن را تامین کند .(آرامش بیشتر باعث نعوظ بهتر ودرنتیجه رابطه جنسی بهتر می
شود وخود رابطه جنسی ، به دست آوردن آرامش ذهنی است )
در طی روز سیستم عصبی سمپاتیک ( خودکار ) حکمفرما است ودر نتیجه خبری از نعوظ نیست
ودر نتیجه تولید زیاد آدرنالین ،دراثر ناراحتی وفشار بسیار ،می توان باعث تظاهر
زیاده از حدعملکرد عصبی خودکار شده که نتیجه آن عدم نعوظ است.
بعضی اوقات واکنش فرد نسبت به اندازه ناراحتی وتظاهرات حاد هورمون آدرنالین ، سایر
مشکلات مانند ضربان قلب ویا سوءهاضمه می توان اتفاق بیفتد.
خیلی از مردان، بلافاصله بعد از مقاربت جنسی ،احساس آرامش وحالت تمرکز فکر می کنند
، بنا بر این هر دو شرایط جاری می گردد، آرامش بیشتر باعث نعوظ بهتر می شود ورابطه
جنسی بهتر ، نتیجه آرامش فکری بیشتر است.میتوان چنین گفت که واکنش بدن در مقابل
فشار بیشتر از حد نیاز ویا ادامه آن به مدت طولانی می تواند به مشکل عدم نعوظ منجر
شود .
به طول انجامیدن تحریکات دستگاه عصبی خودکار، به مدت طولانی ،منجر به افزایش
آدرنالین ودر نتیجه به انقباض عروق ( بسته شدن شریان ها وفشار خون بالا) واین موضوع
باعث نرسیدن خون کافی به آلت مرد ودر نتیجه به عدم نعوظ ختم می شود. باید بدانیم که
دستگاه عصبی سمپاتیک ، برای پیش بردن عمل انزال است ونه عمل نعوظ .درگیری هر چه
بیشتر دستگاه عصبی پاراسمپاتیک ، باعث افزایش استیل کولین واین افزایش باعث اتساع
عروق (باز شدن شریان ها وکم شدن فشار خون ) می شود که بازتاب آن ، جریان بیشتر خون
به آلت مرد است.
این روزها برای مردان چه کاری می توان کرد ؟ تا 15 سال پیش اگر مردی دچار عدم نعوظ
می شد به او می گفتند که مشکل روانی دارد.
امروزه،توانایی یک مرد برای داشتن نعوظ به یک ((مشکل لوله کشی )) ساده تقلیل پیدا
کرده است حقیقت اینجاست که اعمال جنسی مردان ، مثل شب یا روز ، آنقدر روشن نیستند
در اکثرموارد ،مشکلاتی که باعث بیماری های عروقی مثل دیابت یا فشار خون بالا می
شوند ،نیاز به درمان های خاص وابزارمخصوص دارند. تزریق در آلت تناسلی، وایگرا وپمپ
خلاء در بالای لیست روشهای توانا کننده نمونه امروزی هستند .درهر حال ، باتمام این
درمانهای موثر موجود ،اثر داروهای دلخوش کن (بدون عارضه بعدی)هنوز35% موفقیت
آمیزند.
در آخربا گفتن اینکه مردان هم باید مانند زنان به احساساتشان نزدیک شوند ویاد
بگیرند چگونه از نزدیک شدن ودر آغوش گرفتن لذت ببرند متاسفانه می بینیم که تمام
مراحل نعوظ تضعیف می شود واگر این به اندازه کافی بد نیست منتظر باشید وقتی سرطان
پروستات روی زشتش رانشان دهد اوضاع از این هم بدتر خواهد شد.می خواهید بدانید؟
مردها از لحاظ جسمانی طوری طراحی شده اند که می توانند به نحوی تا دوران پیری بدون
کاهش قدرت جسمانی ،عقلانی وتوانایی جنسی دوام بیاورند.
دکتر والی پور
|
|
امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود
افکارو باورهای نا درست و اشتباه در خصوص ازدواج که میتواند باعث انتخاب
نا درست شود به شرح ذیل است
یکی از باورهای نادرست درباره ازدواج این است که ازدواج میتواند به بهبود
بیماران روانپزشکی کمک کند. منشاء شکلگیری این باور، این تصور نادرست است که
مشکلات جنسی، علت بروز بیماریهای روانپزشکی هستند بنابراین اگر فرد از نظر
جنسی ارضا و خلاء ناشی از نیاز جنسی او پر شود، شفا خواهد یافت!
معمولا خانوادههایی که چنین باور نادرستی دارند، فرزندان بیمار خود را به
ازدواج تشویق میکنند و اگر در این کار موفق نشوند، به زور و اجبار متوسل
خواهند شد درحالی که بروز بیماریهای روانپزشکی علل متعددی دارند؛ عوامل
ژنتیکی، تجربههای زندگی، یادگیری و عوامل اجتماعی میتوانند دست به دست هم
دهند و باعث بروز بیماری شوند. دارودرمانی و رواندرمانی بهترین گزینههای
درمانی هستند، نه ازدواج.
ازدواج نوعی تغییر است و هر تغییری چه مثبت و چه منفی، استرسزاست. ازدواج
بهعنوان تغییری مثبت و مهم، فشار روانی زیادی به بار میآورد. اگر والدین با
این دید به ازدواج نگاه کنند، متوجه خواهند شد ازدواج نهتنها به درمان
بیماریهای روانی کمکی نمیکند بلکه به عنوان یک عامل استرسزا میتواند این
بیماریها را تشدید کند بنابراین اگر قرار است ازدواجی انجام شود، بهتر است
زمانی باشد که بیماری روانی فرد درمان شده باشد. در اینگونه موارد برای ازدواج
فرد بهتر است نظر نهایی درمورد بهبود بیمار را پزشک اعلام کند، نه خانواده.
خیلیها به دختر و پسری که در شرف ازدواج هستند، میگویند: «قیافه را جدی
نگیر»، «قیافه اصلا مهم نیست چون پس از گذشت زمان برایت عادی میشود». البته
این درست است که معیارهای زیبایی نسبی هستند و هرکس بنا به سلیقه شخصی خود
معیارهای متفاوتی دارد. این هم درست است که اگر زیبایی و جذابیت جسمانی به
عنوان مهمترین ملاک یا تنها ملاک مدنظر قرار گیرد، انتخاب همسر مشکل خواهد
بود. اما نباید منکر این حقیقت شد که زوجها باید تا اندازهای برای هم جذابیت
داشته باشند و به اصطلاح ظاهر همدیگر را بپسندند تا به ازدواج با هم رغبت پیدا
کنند. گرچه این باور که با گذشت زمان، قیافه و زیبایی طرف مقابل عادی میشود،
تا اندازهای درست است؛ اما نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که چهره
زیبا و جذاب به مرور عادی میشود درحالی که چنین چیزی در مورد قیافه زشت صدق
نمیکند.
بسیاری از والدین در شهرها و روستاهای کشورمان هنوز هم به این باور پایبندند که
اگر دختری را با چادر سفید به خانه بخت فرستادند، باید به هر روشی با هر موقعیت
دشواری کنار آید و فقط مرگ باید او و همسرش را جدا کند. این اعتقاد نادرست در
بسیاری از مواقع باعث میشود عروس در یک وضعیت نابسامان و آزاردهنده، تنها راه
نجات خود را خودکشی، خودسوزی، فرار از خانه یا تسلیم و پذیرفتن این نوع زندگی
بداند.
ابتدا لازم است بین عشق و علاقه تفاوت قائل شد. عشق، به معنای علاقه شدید و
خواستن بیاندازه، توام با شیفتگی نسبت به طرف مقابل است. چنین چیزی میتواند
به احساسات خوشایندی مانند تعلق، لذت، شعف و سرخوشی منتهی شود. توجه بیشازحد
به عشق، مانع دیدن واقعیتها می شود. افراد عاشق اغلب تحتتاثیر عواطف مثبت و
شدید و خطاهای شناختی، دچار تحریف اطلاعات میشوند.
در چنین وضعیتی برخی اطلاعات مربوط به معشوق رنگ میبازند، برخی پررنگتر و
برخی کمرنگ میشوند. درنتیجه میتوان گفت عشق قبل از ازدواج میتواند تا
اندازه زیادی مشکلآفرین باشد درحالی که علاقهمندی قبل از ازدواج مانعی ایجاد
نمیکند. چه بسا افرادی که به دیگری علاقهمند هستند اما با وجود علاقه از
توانایی قضاوت درست برخوردارند یعنی طرف مقابل را با امتیازها و ضعفهایش در
نظر میگیرند. این گروه میتوانند انتخاب مناسبی داشته باشند.
اعتقاد به این باور نادرست باعث میشود فرد در فرایند تصمیمگیری، تحت فشار
الزام درونی «شانس» قرار گیرد زیرا داشتن چنین باوری همواره این احساس را در
فرد ایجاد میکند که مبادا با رد کردن پیشنهاد ازدواج فرد موردنظر، شانس ازدواج
را برای همیشه از دست بدهد...
ترس و اجتناب حاصل از اعتقاد به این باور، باعث میشود فرد عجولانه به کسی که
شناخت کافی از وی ندارد، پاسخ مثبت بدهد زیرا نگران است این موقعیت را از دست
بدهد و مورد مناسبی هم سر راهش قرار نگیرد.
منبع: سلامت
|
|
امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود